علیرضاک



وقتی لیست نامزدهای بهترین فیلم گولدن گلاب را دیدم با فیلم get out آشنا شدم. به صفحه imdb این فیلم سر زدم. نمره بالای فیلم توجهم را جلب کرد. بعدها که لیست نامزدهای اسکار ۲۰۱۸ هم منتشر شد این فیلم را جزء نامزدهای بهترین فیلم دیدم. در نتیجه تصمیم گرفتم به تماشای فیلم بنشینم.

فیلم get out اولین فیلم بلند جوردن پیل و محصول سال ۲۰۱۷ است. این فیلم در ژانر ترسناک و معماگونه ساخته شده است. برو بیرون» داستان رابطه عاشقانه یک پسر سیاهپوست و یک دختر سفید پوست است که برای شرکت در یک مراسم به خانه پدری دختر می‌روند. داستان از تصادف ماشین رز با یک آهو آغاز می‌شود و پس از آن رفتارهای عجیب و غریب پیش‌خدمتهای زن و مرد خانه نشان می‌دهد با یک فیلم معمایی طرف هستیم. فیلم تا میانه‌های خود کاملاً جذاب و گیراست ولی از نیمه دوم به بعد که داستان تقریباً مشخص می‌شود گیرایی خود را از دست می‌دهد و کسل‌کننده می‌شود. دقیقاً زمانی که فیلم از حالت معماگونه به حالت علمی- تخیلی تبدیل می‌شود فیلم جذابیت خود را از دست می‌دهد.

ادامه مطلب

چند شب پیش فیلم A kid محصول سال 2016 رو نگاه کردم. فیلم ساخته کاناداست. (خطر اسپویل). داستان فیلم داستان مردیه که ساکن پاریسه و بهش خبر می‌دن پدرش در کانادا مرده و براش یه بسته گذاشته. این شخص که اسمش متیو هست به کانادا می‌ره که برادرهاش رو ببینه. ولی اتفاقات جالبی براش میفته.

فیلم کلاً به زبان فرانسه‌اس. وقتی می‌خواستم فیلم رو نگاه کنم متوجه شدم هیچ زیرنویس فارسی برای این فیلم وجود نداره و کسی ننشسته برای این فیلم زیرنویس فارسی تهیه کنه. خب اولش گفتم فیلم رو با زبان فرانسه نگاه کنم. ولی خب وقتی کمی تند و پیچیده حرف بزنن دیگه چیزی از فرانسه نمی‌فهمم. به خصوص این فیلم که دیالوگ‌های اساسی داره. در نتیجه سعی کردم با زیرنویس فرانسه ببینمش. ولی بازم دیدم سرعت خوندن فرانسه‌ام زیاد نیست. در نتیجه به زیرنویس انگلیسی پناه بردم و ترجمه بسیار بد فرانسه به انگلیسی رو تحمل کردم و فیلم رو تموم کردم. حتی بعضی جاها می‌فهمیدم که فرانسه داره چی می‌گه ولی زیرنویس انگلیسی یه چیز دیگه می‌گفت. به هر حال فیلم رو بسیار فیلم لطیف و دوست‌داشتنی دیدم و فهمیدم آدمها می‌تونن خیلی بیشتر از چیزی که هستن مهربون باشن و رابطه پدری و فرزندی رابطه‌ایه که می‌تونه یه مرد 34 ساله رو از پاریس بکشونه به مونترآل تا به مراسم پدری که هیچ‌وقت ندیده بره و دوست داشته باشه برادرهاش رو از نزدیک ببینه. باقی داستان رو لو نمی‌دم. اگر دوست داشتید این فیلم رو ببینید، اینجا می‌تونید دانلودش کنید.


به نظرم مارک رافالو یکی از بهترین بازیگران نسل جدید سینمای هالیوود است. از نظر من بعد از رابرت دنیرو و آل پاچینو دنیای سینما بازیگری که ویژگیهای یک فوق ستاره را داشته باشد، به خود ندیده است. شاید برخی جرقه‌هایی از ابرستاره بودن را نشان داده باشند ولی هیچ ستاره‌ای فروغ دائمی نداشته است. بعضی از بازیگران نسل نو هم هستند که بازیهای فوق‌العاده درخشانی ارائه می‌دهند و در بسیاری از فیلمهای مطرح بازی می‌کنند ولی هیچ‌وقت در ذهن تماشاگران نقش یک بازیگر محبوب و فوق ستاره را پیدا نمی‌کنند. من مارک رافالو را یکی از این بازیگران می‌دانم. چند روز قبل به تماشای فیلم begin again نشستم. پس از تماشای فیلم به جستجویی سریع در اینترنت در مورد این فیلم پرداختم. در حین جستجو متوجه شدم که چند روز دیگر (22 نوامبر) سالروز تولد مارک رافالو است.

فیلم دوباره شروع کن (begin again) یک فیلم موزیکال با هنرنمایی مارک رافالو و ا نایتلی بازیگر انگلیسی و کارگردانی جان کارنی ایرلندی است. این فیلم محصول سال 2013 سینمای هالیوود است. دن (مارک رافالو) یک تهیه‌کننده سابقاً موفق صنعت موسیقی است که به صورت اتفاقی آهنگی را از دختری جوان به نام گرتا (کایرا نایتلی) می‌شنود و به او پیشنهاد تهیه یک آلبوم را می‌دهد. گرتا که در زمینه سرودن شعر و خوانندگی و نوازندگی هم فعالیت می‌کند همیشه زیر سایه معشوقش دیو کول قرار دارد. دیو هم در آستانه بستنن قرارداد با یک کمپانی موسیقی است و پس از معروفیت به گرتا خیانت می‌کند. آشنایی گرتا و دن درست در زمانی اتفاق می‌افتد که گرتا دیو را ترک می‌کند و به صورت موقت با یکی از دوستانش زندگی می‌کند.

 

اما دن مدتهاست که یک تهیه‌کننده و استعدادیاب شکست‌خورده به حساب می‌آید اسیر الکل شده است و از زن و دخترخود هم جدا شده و تنها زندگی می‌کند. او طوری اعتبارش را از دست داده که از شرکتی که خودش آن را تاسیس کرده اخراج می‌شود. آشنایی با او با گرتا دقیقاً در همین زمان اتفاق می‌افتد. داستان دوباره شروع کن دقیقاً به همین شکل که بیان شد روایت می‌شود. اتفاقات از ابتدا آغاز می‌شوند تا به مبدا اصلی فیلم یعنی شنیدن آهنگ گرتا در بار برسد. از اینجا به بعد داستان یک داستان خطی می‌شود و دو قهرمان فیلم با تشکیل یک تیم سعی در ساخت یک آلبوم متفاوت دارند. آلبومی که باعث می‌شود دن دوباره به شرکت بازگشته و به زندگی خود هم سر و سامانی بدهد. یکی از ویژگیهای begin again را می‌توان به منطقی بودن در وفاداری به ژانر موزیکال فیلم دانست. مانند بسیاری از فیلمهای موزیکال دیگر ناگهان تعدادد زیادی نوازنده و رقصنده در عجیب‌ترین حالتهای ممکن را ندارد و کاملاً خود را به دنیای واقعی نزدیک کرده است و به همین دلیل بسیار باورپذیر شده است.

 

این فیلم موسیقی را در لایه‌های مختلف فیلمنامه پنهان کرده است. مثلاً گرتا با شنیدن موسیقی دیو در آشپزخانه به خیانت او پی می‌برد و دن هم با استفاده از موسیقی اقدام به بهبود رابطه نه چندان دوستانه با دخترش می‌کند و یا اینکه گرتا با نواختن و خواندن یک موسیقی فی‌البداهه از پشت تلفن برای دیو حس نفرت خود را به او نشان می‌دهد. دیو هم در موسیقی آخر فیلم احساس خود را به گرتا نشان می‌دهد. سکانسهای گوش دادن مشترک دن و گرتا به موزیکهای روی گوشی‌هایشان هم وفاداری فیلمنامه به سبک موزیکال را به نمایش می‌گذارد. از صنعت موسیقی در فیلم دوباره شروع کن که بگذریم به بخش رمانتیک آن می‌رسیم. داستان همیشگی عشق یک دختر و پسر که با معروف شدنن پسر به بن‌بست می‌رسد. اینجا موسیقی به جای کارکرد مثبت، اثر منفی روی روابط گرتا و دیو گذاشته است. نکته جالب اینکه جدایی دن و همسرش هم به خاطر موسیقی بوده است. همسر دن در یک کنفرانس با یک خواننده آشنا شده و دن را ترک می‌کند که با او ازدواج کند. در حالیکه او از جدایی از همسر خود پشیمان شده است. نکته جالب در مورد این فیلم اینکه جان کارنی ابتدا اسکارلت جوهانسن را برای نقش گرتا در نظر گرفته بود ولی بعداً تغییر عقیده داده و کایرا نایتلی را انتخاب می‌کند. به همین خاطر کایرا نایتلی مجبور شده نواختن گیتار را یاد بگیرد !


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تحليل اينستاگرام harmonitkbaran checkmarks سخن خوش زبان دراز دانلود سرا jamshidi-r bimico دولت‌خانه دنیاتو با نوشتن آروم کن!